حقوق کاربران اینترنت چگونه تامین میشود؟
۱- کاربران اینترنت تعداد قابل توجهی را شامل میشوند. آمار کاربران اینترنت در ایران عددی چند ده میلیونی است. اما در حالی که بیشترین تاثیر اینترنت بر این افراد است و حقوق و تکالیف آنها را جابجا میکند، راهی برای آنها نیست که از حقوق خود دفاع کنند یا در تصمیم گیریها و تصمیمسازیها مشارکت داشته باشند.
۲- در تحولات حقوق کار در جهان مفهوم سه جانیهگرایی (tripartism) به معنای تعامل نمایندگان دولت، سازمان های کارگری و کارفرمایی در تنظیم روابط کار، طرح و تدوین مسایل و امور مربوط به کارجا افتاده است. مشارکت نمایندگان دولت و شرکای اجتماعی یعنی سازمان های کارفرمایی و کارگری برای تصمیمسازی در زمینه مسائل کار، ناشی از اعمال اصل سه جانبهگرایی است.
۳- تصمیمگیری درباره اینترنت و فضای مجازی تا کنون بسیار فراز و نشیب داشته است. از شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیتهای تاسیس کرد و شورایعالی اطلاعرسانی هم بر تعیین مصادیق نظارت میکند. وزارت فرهنگ و ارشاد، آئیننامه ساماندهی نوشت و برای نظارت بر سایتها قانون نوشت. مجلس قانون جرائم رایانهای نوشت و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را تاسیس کرد تا زیر نظر دادستانی کل کشور موظف شد بر محتوای اینترنتی نظارت کند. با حکم مقام معظم رهبری شورایعالی فضای مجازی آمد تا میان تصمیمگیران این حوزه هماهنگی ایجاد کند و راهبردهای اساسی را به وسیله هماهنگی همه نهادها پیگیری کند. اما با این همه، کاربران، فعالان و تولیدکنندگان در این فضا چه جایگاهی در تصمیمگیری دارند؟ آیا تصمیمگیران به دنبال احقاق حقوق کاربران هستند؟
۴- متاسفانه نه در کمیته سابق و نه در کارگروه فعلی که تصمیمگیری درباره فیلترینگ و مصادیق مجرمانه را بررسی میکند، جایگاهی برای کاربران و فعالان وجود ندارد و حتی ارتباط سیستماتیک نیز با کاربران نیست که دغدغههای آنها را به اعضای کارگروه انتقال دهند و تنها به ارتباطات شخصی آنها بستگی دارد. تجربه نشان داده است بسیاری از تصمیمگیران، تنها چیزی که باعث میشود به کاربران فکر کنند این است که آیا ممکن است در مقابل تصمیمهای آنان آشوب کنند یا نه. اما مشارکت کاربران (یا نماینده آنها) در تصمیمگیری باعث میشود همراهی بیشتری داشته باشند و هم حقوق آنها و مشکلات آنها بیشتر مراعات شود. کما اینکه بسیاری از تصمیماتی که تاکنون گرفته شده است و مورد اعتراض کاربران بوده است، با مشارکت آنها و حتی به فرض عدم تحقق نگاههای آنها موردانتقاد کمتری واقع خواهد شد و اعتماد دو طرفه را نیز بیشتر خواهد کرد. البته به شرط آنکه بپذیریم که آنها هم میفهمند.
۵- یکی از مسائلی که قانون کار کشور ما و سازمان بینالمللی کار ILO برای تامین منافع کارگر و کارفرما، الزامی میداند، ایجاد تشکلهای صنفی کارگری و کارفرمایی است. این تشکلها حقوق موکلان خود را پیگیری میکنند و در این تصمیمگیریها مشارکت میکنند. به تعداد مساوی نمایدگان دولت و سندیکاهای کارگری و کارفرمایی در نشستهای سازمان بینالمللی کار شرکت میکنند و در تصمیمگیریها حضور دارند.
۶- اینها مقدمه بود که بگویم برای تحقق حضور فعالان مجازی در تصیمگیرها یا تصمیمسازیها نیاز به تشکیل انجمنهای صنفی وجود دارد که متاسفانه جای تشکلهای مردمی-صنفی خالی است. و نبود این تشکلها باعث شده است که دستور رهبر معظم انقلاب برای استفاده از ظرفیتهای مردمی-حزباللهی ِ فعالان فضای مجازی در شورایعالی فضای مجازی روی زمین مانده است و کسی حتی احساس دغدغه نمیکند که در این مسیر فعال شود.
* * * * * *
پی نوشت: نوشتهی قبلی وبلاگ درباره گامهای لازم قبل از فیلترشدن گوگل است و کاملاً مشخص است که تا زمانی که آن مقدمات نباشد، کسی از فیلتر شدن گوگل حمایت نمیکند. بنده در سطح استراتژی با کسانی که موضوع برخورد با سرویسدهندگان خارجی که حاضر به تعامل با دولت ملی ما نیستند را مطرح میکنند موافقم. یعنی اگر سرویس دهندگان خارجی حاکمیت ملی ما را مخدوش کند، باید فعالیتش محدود شود، اما معتقدم این کار مقدماتی دارد که در صورت عدم تحقق آن جبهه فیلترینگ به جای مقابله با سرویسهندگان خاطی به جبهه تقابل با کاربران داخلی تبدیل میشود. اما چون معتقدیم «مقدمه واجب، واجب است» باید موانع آن را نیز از میان برداشت و آنها نیز واجب است.