حالا حرفت را بگو…

یکشنبه 24 اکتبر 2010

khamenei

پنجشنبه شب خانه یکی از دوستان قمی با یکی از محافظان آقا هم‌کلام شدیم. خاطرات شیرینی داشت. می‌گفت:

* پیرمردی روز استقبال از رهبری در میدان آستانه دیدم که جلوی جمعیت تحت فشار در حال له شدن بود. از میان جمعیت نجاتش دادم و او را جلوی جایگاه رساندم. بعد از چند دقیقه دیدم که می‌خواهد یواشکی از کنار جایگاه جلو برود. جلویش را گرفتم. دستش را بالا برد تا توی گوشم بزند. صورتم را بردم جلو گفتم بزن، اما اجازه نمی‌دهم بروی! توی دلم می‌گفتم نکند واقعاً بزند! پیرمرد خنده‌اش گرفت. سر جایش نشست. آقا بهمان گفته بود اگر به شما توهین کردند و کتک‌تان هم زدند چیزی نگوئید…

* مردی در میان صحبت آقا در حسینیه امام خمینی سر وصدا کرده بود. با اشاره رهبری او را به حیاط پشت برده بودیم. سخنرانی آقا که تمام شد، و از حسینیه بیرون آمد، مرد به سمت آقا پرید. یکی از محافظان او را گرفت. مرد هم سیلی محکمی به گوش محافظ آقا زد. آقا رفتند جلو و محافظ را در آغوش گرفتند و صورتش را بوسیدند. بعد رو به مرد کرند که حالا حرفت را بگو…


۱۴ دیدگاه

  1. رند خراباتی:

    انسان کامل، خورشید مهر الهی خویش را بدون هیچ چشم داشتی بر عرصه وجود همگان می تاباند حتی آنهایی که تاب دیدن خورشید را ندارند و با قیل و قال می خواهند نورش را کم فروغ کنند و چه تلاش بی حاصلی چون در آخر در آتش نور او خواهند سوخت.

  2. احسان:

    بسیار عالی و دلنشین

  3. حمید امیر سمساری:

    تیتر گمراه کننده ای هست !

  4. حاج محمد:

    گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
    زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس

    جز مهر از یار چیز دیگر نمیشنویم .

  5. طهورا:

    تا کور شود هر آنکه نتواند دید
    سلامتی رهبر صلوات محمدی

  6. هسایه ی حضرت معصومه:

    ترکوندیم چشم دشمن رو
    میدونم الان چقدر دوست دارین بچه قم بودین !!!

  7. متین:

    واقعا دوس داشتیم الان قم بودیم
    خوش به حالتون قمی ها
    جانم فدای سید علی

  8. رسول رضایی:

    سلام
    خوبی صالح جان؟ مشتاق دیدار … بازم به معرفت تو که من رو لینک دادی تو سایتت من بفهمم کسی از طریق سایتت وارد وبلاگم شده و یادم بیفته دوستان قدیمی بسیار خوبی دارم… قربانت

  9. amir:

    اللهم احفظ سیدنا و قائدنا و مولانا سید علی الحسینی الخامنه ای

  10. مهدی:

    سلام

    امکان تبادل لوگو هست؟

    http://www.leader-khamenei.com

  11. 110:

    کرامت ناگفته ای از امام خمینی :

    امام در جماران تمام آینده یک جوان تا لحظه مرگش را به او می گوید…

    + فایل تصویری

    salehat.ir

  12. مهدی:

    به نام خدا
    از درج این مطلب و خاطره ازشماتشکر می کنم
    روحی له الفداء . قسم به خود خدا از خودش خواستم که عمرم رو به آقا ببخشه اگه قابل باشه

  13. مخلص آقا:

    موفقیت را برایتان آرزومندم.التماس دعا

  14. حميد:

    سلام
    یاد این جمله افتادم:
    کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*