Déjà vu یا خانهی پریان
۱٫ Déjà vu اصلاحی است که از زبان فرانسه وارد زبانهای دیگر شده است، به طوری که دیگر در زبانهای دیگر کسی آن را غریبه نمیداند. اگر این اصطلاح را در دیکشنری بیابید، مقابلش معنای «پیشآگاهی» را خواهید یافت. یعنی انسان در اولین برخورد با چیزی احساس میکند که قبلاً هم آنجا یا آن شخص را دیده است.
۲٫ فیلم Déjà vu با کارگردانی تونی اسکات و بازی زیبای دنیزل واشنگتن دیدم. انصافاً از آن فیلمهایی بود که آدم را به فکر فرو میبرد. در داستان این فیلم، ادعا شده است که دولت آمریکا از طریق یک برنامهی تحقیقاتی، به قدرت نسبی تسلط بر زمان دست یافته است که میتواند گذشته را در چهار روز و شش ساعت و شش دقیقه و ۴۵ ثانیه پیش نشان دهد البته در همهی مکانها! نه دیوار و نه هیچ چیز دیگر، مانعی برای دولت آمریکا نخواهد بود. یکی از مأموران ATF با ورود به این دستگاه، جلوی یک عملیات تروریستی را که در گذشته واقع شده بود میگیرد و احتمالاً زمان به صورت موازی در دو مسیر جریان مییابد و از همین رو افراد احساس میکنند که این تصاویر یا افراد را پیش از این هم دیدهاند.
۳٫ سه سال پیش کتاب «خانهی پریان» نوشتهی تورج زاهدی را به توصیهی یکی از دوستان از کتابخانه گرفتم و در فرصت مقتضی (چه زمانی بهتر از وسط امتحانات پایان ترم!) خواندم. در این کتاب، شخص اول داستان، جوانی است که بر زمان تسلط یافته است و با این توانایی گذشتهی یک نفر را که در آینده بدبخت شده است، عوض میکند. در جریان این داستان، میفهمد که اولین کسی نیست که این توانایی را یافته است، عرفای دیگری هم بودهاند که این حالت را داشتهاند و میتوانستهاند در حال، گذشته و آینده سیر کنند.
۴. تابستان همان سال، در اردوی جهادی، همکار دکتر سپهری (استاد فلسفه و کلام) بودیم. حین بیل زدن و درست کردن ملات با هم دربارهی مفهوم زمان در اندیشهی صدرایی از او پرسیدم. میگفت انسان، مقهور زمان و مکان نیست. آنچه او را محدود میکند، علقهی اوست با دنیا ماده. یعنی روح انسان، میتواند بر فراز زمانها و مکانها حرکت کند. در میان عوالم، فقط عالم ماده (دنیا) است که محدود است. اما انسان محدود به این دنیا نیست. یعنی انسان همچنان که در عالم ماده است، در عالم برزخ و قیامت نیز هست. این همان معنای بازگرداندن خودِ عمل به انسان در آخرت است. یعنی اکنون هم قیامت است و هم عالم ذر. هر عملی در واقع امر بر ذات انسان تأثیر میگذارد.
اما آیا ممکن است انسان با این تسلط بتواند گذشته را تغییر دهد؟
۵. دین، حقیقت انسان را روح میداند که نشئهای الهی است. «نفخت فیه من روحی». در اثبات وجود روح به عنوان موجودی مجرد و فارغ از زمان و مکان، به حالت پیشآگاهی استناد میشود. میگویند که انسان در خواب (یا بیداری)، با استفاده از قدرت روح میتواند در زمان و مکانها سیر کند و احتمالاً تصویری مبهم از آن را در حافظهی خود داشته باشد.
۶٫ در مباحث عرفانی، تسلط به نفس یا روح را یکی از مراحل کمال معرفی میکنند. حتی انسان میتواند بر خاطرات نیز مسلط شود و حتی تصاویری را دیگر در ذهنش هم یادآور نشود. (نه مثل امثال من که هیچ نمازشان را با ذهن متمرکز نخواندهاند!) اما در نگاه غرب، حتی چنین مسألهای را که با عقل مدرن قابل توجیه نیست، در تخیل خود به ماشین نسبت میدهند. اینها تفاوت ریشهای میان غرب و اندیشهی معنویتگراست.
سلام
وبلاگ مفیدی دارید
عید قربان برشما مبارکباد
سلام. از این نوشته لذت بردم. جالب نوشته بودید. این فیلم را من هم دیده ام. فیلم next را هم ببینید. تصویری واقعی تر از این فیلم بیان داشته البته با قهرمان بازی نیکلاس کیج. موفق باشید.