راهنمای کاربردی و گام به گام فیلتر کردن گوگل
این روزها رسانهها پر شده است از مباحثی درباره بازگشایی فیسبوک و برخی دیگر از شبکههای اجتماعی. فارغ از اینکه دلایل فیلترینگ این شبکههای چه بوده است و اینکه این رفتار درست بوده است یا خیر، به نظرم باید این بار یه گام به جلو برداشت. و به جای مباحث انفعالی فعالتر بود و رو به جلو سخن گفت.
از مدتی قبل بحث فیلتر شدن گوگل مطرح شد و بعد از حذف نشدن فیلم توهینآمیز به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از یوتیوب دسترسی به تمام خدمات گوگل مسدود شد. در حال حاضر هم بسیاری از آدرسها و دسترسیها در گوگل مسدود شده است. این سئوال برای من وجود دارد که با وجود اطلاع از جاسوسی گوگل و امثال آن، چگونه باید با این سایتها برخورد کرد و آنها را مسدود کرد که میدان مبارزه به جای مقابله جمهوری اسلامی با کاربران، به مقابله با سایتها و مراکز ضدانقلاب بپردازیم.
به نظرم آمد چند گام قبل از فیلتر شدن گوگل وجود دارد که عدم انجام این گامها میتواند یا کار را بیاثر کند یا اثر معکوس بگذارد:
یک: آگاهسازی مردم از دشمنی گوگل
تا زمانی که مردم اطلاع نداشته باشند که علت مقابله و مسدودسازی یک سایت چیست، احتمال همراهی آنها با فیلترینگ کم است و البته انتظاری نابجاست. پس به مردم آگاهی بدهیم و بگوییم علت مسدودسازی این سایت چیست. کار فرهنگی درست بکنیم. اگر معتقد باشیم کار ما درست است، پس بیاییم کاربران را هم درباره این امر آگاه کنیم. آنها نامحرم نیستند.
دو: اطلاعرسانی عمومی درباره فیلتر شدن
بسیاری از مردم کسب و کار، تحصیل و زندگی روزمره شان با سرویسدهندگان گوگل عجین است. اگر یک روز چشم باز کنند و دسترسی خود را به ایمیل یا سرویس جستجو یا شبکه اجتماعی گوگل پلاس از دست رفته ببینند، حتماً برای انجام کارهای ضروری خود مجبور خواهند بود از فیلترشکن استفاده کنند و این یعنی نتیجه معکوس. و البته آنها را به سربازان دشمن (در اینجا گوگل) بدل خوهد کرد که از این رفتار انتقاد خواهند کرد. اما اگر فرصت دهیم شاید سرویسهای دیگر و بهتری را بتوانند برای فعالیت آتی خود برگزینند و شاید هم گزینههای ایرانی را جایگزین کنند.
سه: کمک به جایگزینهای داخلی
بله. جایگزین در حد گوگل نداریم. اما آیا نمیشود با امکانات اندکی کمتر سرویس داخلی راهاندازی کرد؟ مردم از سرویس دهنده داخلی فراری نیستند. اگر سرویس خوب بدهیم میآیند. مگر مریض هستند که نیایند؟
چهار: سرویسهای جایگزین خارجی
در صورت عدم امکان تحقق گزینه سوم، میتوان در کوتاه مدت از بدیلهای آنها از شرکتهای رقیب استفاده کرد که حاضر به پذیرش شرایط ما در عرصه اطلاعرسانی است. مثلا شاید بتوان بایدو را به عنوان جایگزین جستجوگر گوگل برگزید تا در فرصتی محدود سایت فارسی خود را با آوردن سرورهایش به ایران بنا کند و نیاز به گوگل را در دوران گذار و تا رسیدن به رشد سرویسهای داخلی تامین کند.
پنج: اصلاح برخی رویکردها و نگاهها
اعتماد خیلی از ما به سرویسدهندههای داخلی از دست رفته است. شاید مسئولیت ناپذیری آنها و شاید رفتار نادرست آنها و نادیدهگرفتن حقوق کاربران دلیل آن باشد. امیدی نیست که فردا این سرویسدهنده همچنان برقرار باشد. از سوی دیگر تصور میشود که نظارتهای بیمنطق یا قوانین تبعیض آمیز علیه سرویس دهندگان و کاربران داخلی اعتماد مردم را مخدوش کرده باشد. مثلا اگر یک مطلب نادرست در یک وبلاگ درج شود، اگر سرویس دهنده داخلی باشد کل وبلاگ حذف میشود و نه مطلب مجرمانه. اما همین اتفاق اگر در سرویس دهنده خارجی باشد، فقط صفحه از دسترس خارج میشود و چیزی از وبلاگ حذف نمیشود. تصور مردم از نگاههای نهادهای امنیتی هم باید اصلاح شود. یکی از دوستان میگفت «از ترس اینکه مبادا فردا محتوای ایمیلم روی سایتهای خبری منتشر نشود، از سرویسدهنده داخلی استفاده نمیکنم.» مردم اینطور نگاهی دارند.