بایگانی دسته‌ای ‌

ما به هوملند نیاز داریم!

شنبه 28 دسامبر 2013

 homeland | هوملند

نمی‌دانم سریال هوملند / میهن (Homeland) را دیده‌اید یا نه. اما تلاش بسیار صریح آمریکایی است برای توجیه اینکه چرا آمریکا گزینه نظامی علیه ایران را از روی میز برنمی‌دارد. این سریال زمانی در میان مردم ما مشهور شد که تروریست داستان (مجید جوادی) که اتفاقا بعد از چندین بمب‌گذاری در دنیا نام مستعار ناصر حجازی را برای خود برگزیده است و عملیات پولشویی را با این نام در ونزوئلا دنبال می‌کند.

در این سریال هم اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله می‌کند و هم فرمانده سپاه (IRGC) ترور می‌شود و هم ایران از انرژی هسته‌ای‌اش صرف نظر می‎کند. آن هم به یُمن نفوذ یک نفوذی از میان سران حکومت ایران. از ترور دانشمندان هسته‌ای می‌گوید و …

این سریال چند نکته را صریح می‌گوید:  اینکه آمریکا برای سرجای خود نشاندن ایران همه تلاش‌های خود را می‌کند. و اینکه ایران ملجا و مرجع همه تروریست‌هاست. و اینکه سیا قدرت بسیار بالایی دارد و ایالات متحده تنها به دلیل همین توان است که در سایر عرصه‌ها پیروز می‌شود.

پایان فصل سوم از این سریال همزمان است با مذاکرات ژنو و دقیقا فصل سوم این سریال با این اتفاق پایان می‌پذیرد که مذاکرات ایران و ۵+۱ در ژنو به خوبی پیش رفته است و ایران حاضر شده است در ازای برداشتن تحریم‌های اقتصادی امکان دسترسی نامحدود به تاسیسات هسته‌ای‌ش را بدهد.

این سریال برای توجیه افکار عمومی آمریکا تلاش بسیار می‌کند و البته بسیاری از رفتارهای آنها برای ما بسیار مضحک است. تصویری که از ایران نشان می‌دهد بسیار خشن و غیرانسانی است. اما گاهی تردید را از زبان سربازی که فرمانده سپاه را به قتل رسانده است، ساعتی بعد از این جنایت بیان می‌کند:

– این کار رو کردم که رستگار بشم. این چه دنیایی است که با ارتکاب قتل بعد از یک قتل دیگه رستگار می‌شی؟

+ برودی! تو یک سرباز هستی. قوانین‌ش فرق می‌کنه!

– من خیلی چیزها هستم. من دیگه سرباز نیستم. خیلی وقته که سرباز نیستم…

 ‌

چند نکته غیرمنضبط:

باراک اوباما در مصاحبه‌ای با مجله پیپل، این سریال را به عنوان مجموعه‌ای مورد علاقه‌اش نام برده است. اگر از مسئولین ما بپرسند از کدام سریال بیش از بقیه علاقه دارند، آیا جومونگ را عنوان خواهند کرد؟ (به یاد بیاورید که دادستان کل کشور چند ماه پیش از این سریال مثال آورد…)

به نظرم رسید کاش ما هم چینن سریال‌هایی داشتیم که تلاش‌های امنیتی و دیپلماسی ما را اینچنین پوشش دهد و برای افکار عمومی محصولاتی ارائه کند که هرچند مطابق واقع هم نباشد، اما بتواند داستان مذاکرات به گونه‌ای روایت کند که مقوم تلاش‌هایی باشد که دانشمندان و دیپلمات‌ها و نیروهای امنیتی آن را صورت داده‌اند.

البته وقتی سینماگران ما نگاهی به سینمای استراتژیک و ابعاد آن ندارند خیلی امیدی به این نیست که بتوانند اینچنین همراه با راهبردهای اساسی کشور کاری صوت دهند و برای افکار عمومی تولید محصول کنند. مثلاً سریالی ساخته شود از تلاش‌های وزارت اطلاعات برای دستگیری تروریست‌هایی که شهدای هسته‌ای را ترور کرده‌اند. یا تلاش‌های سپاه در درگیری‌هایی که با گروهک‌ها در سیستان و بلوچستان دارند و قس علی هذا.

‌ ‌

محض اطلاع:

چند بازیگر ایران در این سریال ایفای نقش می‌کنند:

نازنین بنیادی در نقش یکی از مامورین ایرانی‌الاصل سیا (با نام فارا شیرازی) – متولد تهران

نوید نگهبان در نقش رهبر القاعده بعد از بن‌لادن (ابونظیر یا ابونذیر) – متولد مشهد

– و …


چرا و چگونه باید جبهه منسجم رسانه‌ای بسازیم؟

دوشنبه 2 سپتامبر 2013

چرا و چگونه باید جبهه منسجم رسانه‌ای بسازیم؟آیا مطلوب است که همه رسانه‌های مدافع نظام در موضوعاتی که دغدغه‌ی مشترکشان است، یکسان عمل کنند؟ آیا هم‌آهنگی با هم‌سانی است؟ مقدمه همراهی فهم متقابل است. فهم مشترکات و فهم اختلافات. اگر قرار باشد همکاری رسانه‌ها صورت بگیرد، باید مسائل مشترک مبدا ما باشد و مقصد ما نیز هدف مشترک باشد. اما باید پذیرفت که همه‌ی ما یک مقصد را از یک مسیر طی نمی‌کنیم.

محمدصالح مفتاح؛ مدیر مسئول شیرازنا

۱- بسیاری از دلسوزان و فعالان رسانه‌ای حزب‌اللهی همواره از اینکه انسجام و هماهنگی میان رسانه‌هایشان نیست، گله دارند و در هربار گردهم‌آیی این موضوع محل بحث است. هر جمع و ترکیب تازه نیز به بازطرح این دغدغه‌ها از سوی فعالان رسانه‌ای منجر می‌شود. تیترها و عناوین یکسان در روزنامه‌های زنجیره‌ای و اتاق فرماندهی مشترک آنها مثال این جلسات است. ما نمی‌توانیم؟

۲- آیا مطلوب است که همه رسانه‌های مدافع نظام در موضوعاتی که دغدغه‌ی مشترکشان است، یکسان عمل کنند؟ آیا هم‌آهنگی با هم‌سانی است؟ مقدمه همراهی فهم متقابل است. فهم مشترکات و فهم اختلافات. اگر قرار باشد همکاری رسانه‌ها صورت بگیرد، باید مسائل مشترک مبدا ما باشد و مقصد ما نیز هدف مشترک باشد. اما باید پذیرفت که همه‌ی ما یک مقصد را از یک مسیر طی نمی‌کنیم.

۳- منفعت‌طلبی‌ها و رقابت‌های بی‌جا اختلاف‌انگیز است. ما باید درک کنیم که هدف والاتری است و مسیر راه اصالت ندارد. هرچند استفاده از هر ابزاری را در راه رسیدن به مقصود مشروع نمی‌دانیم، اما تنوع در انتخاب ابزارهای مشروع امری ممنوع نیست و باید پذیرفت.

۴- متاسفانه فقر و نبود نقشه جامع رسانه‌ای کشور، معلوم نبودن مسائل مهم و اساسی، آدرس‌های غلط در برخورد با مسائل و … نیز از راهزن‌های انسجام رسانه‌ای و حرکت رو به جلو است. برخی از این موارد را رهبر معظم انقلاب در دیداری که به عنوان فعالان جشنواره فیلم عمار خدمت‌شان بودیم ذکر کردند که متاسفانه به دلیل عدم انتشار عمومی آن، نتوانست در اختیار فعالان رسانه‌ای قرار گیرد.

۵- یکسانی در گفتمان متاسفانه باعث نشده است تا ما بتوانیم عملیات‌ها مشترک رسانه‌ای تعریف کنیم. نمونه‌های این عملیات مشترک در رسانه‌های اصلاح‌طلب در بازه‌های مختلف دیده‌ایم. مثلاً هماهنگی در معرفی آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان منجی در سال‌های اخیر. که تقریبا هر روزه به عنوان تیتر یک روزنامه‌های اصلاح‌طلب بوده است و تا حدودی توانسته است وجهه ایشان را برای مخاطبانشان بهبود ببخشد. هنوز فراموش نشده است که ایشان در سال ۸۴ در رقابت با احمدی‌نژاد شکست خورد و در انتخابات مجلس ششم نیز نتوانست در میان بیست نفر اول در لیست منتخبان تهران باشد. و این مدیون تخریب‌های رسانه‌ای جریان اصلاح‌طلب بود. نمونه دیگر این عملیات‌ها را در سال گذشته با محوریت بی‌بی‌سی رخ داد و با فیلم «خط و نشان رهبری» موج رسانه‌ای با هدف تخریب رهبر معظم انقلاب اسلامی طرح رسانه‌ای را کلید زدند. پیش از این با ایده‌ای هماهنگ، طرح بایکوت رسانه‌ای رهبری را پیگیری کرده بودند. این موج را تا همین روزهای اخیر می‌توانید ردگیری کنید که مجله فارین‌افرز در مقاله مفصلی به قلم اکبر گنجی به سئوال «[آیت‌الله] خامنه‌ای کیست؟» پاسخ دادند. اینها نمونه این جبهه‌سازی‌های رسانه‌ای است که در قالب عملیات مشترک رخ می‌دهد.

۶- مراکز متعدد تصمیم گیری و راهبرددهی برای رسانه‌ها از عوامل تشتت در جبهه رسانه‌ای مدافع گفتمان انقلاب اسلامی است. غرور و خودبرتربینی نیز در این جبهه رسانه‌ای آسیب است. متاسفانه ادعاهایی همچون سابقه بیشتر، مخاطب بیشتر، وابستگی بالاتر، اطلاعات بیشتر و … فاصله فعالان رسانه را از یکدیگر بیشتر کرده است. نقد ناپذیری و تکفیرگرایی میان ما بسیار است و گاهی نقدهای ما رنگ دشمنی به خود می‌گیرد و در ظاهر میان نقد درون‌گفتمانی و برون‌گفتمانی تفاوتی دیده نمی‌شود.

۷- بسیج رسانه یکی از محورهایی است که می‌تواند تشکل صنفی فعالان رسانه‌ای حزب الله باشد که هرچند در استان فارس یکی از اقشار فعال بسیج است، در سطح ملی فعالیت چندانی از آن سراغ نداریم. چه خوب است که چهره‌های مهم و اثرگذار نیز در این میان نقش‌آفرین شوند و با حضور فعال خود، سایرین را نیز مدیریت و راهبری کنند.

* امروز به همراه جمعی ار مدیران رسانه‌های جمعی جلسه هم‌اندیشی به میزبانی سردار نقدی برگزار شد. در این میان سئوالی که به عنوان موضوع بحث مطرح شده بود، علت عدم انسجام میان رسانه‌های جریان مدافع انقلاب اسلامی بود. نکاتی در آن جلسه به ذهنم رسید که به دلیل عدم فرصت طرح همه نکات، در قالب این یادداشت درآمد.

منبع: شیرازنا


سپاه سعه‌صدر بیشتری از خود نشان دهد

یکشنبه 28 جولای 2013

مدیر مسئول سایت شیرازنا ضمن انتقاد از شکایت سپاه شیراز از این سایت خبری این اقدام سپاه را موجب محدودیت و سلب آزادی رسانه و مسئله امربه معروف و نهی از منکر خواند و گفت: ما خود را جزئی از مجموعه ​ ​بسیج​ می​‌دانیم و از این نهاد در برابر انتقادها و توهین ها دفاع کرده‌ایم؛ اما انتظار داریم این نهاد در برابر انتقادها ​سعه صدر بیشتری از خود نشان دهد‏.‏….

محمدصالح مفتاح در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به شکایت سپاه ​بقیه الله شیراز نسبت به درج خبر برگزاری مراسم تولد مقام معظم رهبری در شیراز توسط سایت شیرازنا، گفت: سایت شیرازنا بعد از آنکه متوجه شده بود سپاه بقیه الله شیراز به همراه یکی از حوزه‌های مقاومت بسیج می‌خواهد مراسمی را به مناسبت سالروز تولد مقام معظم رهبری برگزار کند، با توجه به صحبت‌های مقام معظم رهبری و در راستای امر به معروف و نهی از منکر با انتشار این خبر نسبت به این اقدام سپاه انتقاد کرد.

مدیر مسئول سایت شیرازنا افزود: بعد از انتشار این خبر در سایت شیرازنا با همراهی سایر رسانه و بازتاب که این خبر داشت برگزارکنندگان از موضع خود عقب​‌نشینی و از این اقدام خود عذرخواهی کردند. باید از دستور و تذکر سردار فرماندهی سپاه فجر در این موضع تقدیر کرد.

وی با بیان اینکه علی ر​غم​ عذرخواهی و پذیرش اشتباه سپاه شیراز از اقدام خود، از سایت شیرازنا شکایت کرده است، تصریح کرد: فارغ از اشکالات حقوقی که بر این شکایت وارد است، موضع گرفتن مجموعه ای که خود منتسب به رهبری و پاسدار ارزشهای انقلاب است جای تعجب دارد و باید این نهاد انتقادپذیری بیشتر از خود نشان می​‌داد.

مفتاح این اقدام سپاه را محدودیت و سلب آزادی رسانه و مسئله امربه معروف و نهی از منکر خواند و گفت: این مجموعه باید در نحوه تعاملش یا رسانه​‌ها تجدیدنظر کند.

وی با تاکید براینکه انتشار این خبر توسط سایت شیرازنا عنوان مجرمانه ندارد، بیان داشت: شیرازنا هیچ حرکت تقابلی در مقابل این اقدام سپاه انجام نمی​‌دهد و همچنان ارادت خود را به این مجموعه انقلابی خواهد داشت.

مدیر مسئول سایت شیرازنا، در پایان خاطرنشان کرد: ما خود را جزئی از مجموعه ​بسیج می ​‌دانیم و از این نهاد در برابر انتقادها و توهین‌ها دفاع کرده‌ایم؛ اما انتظار داریم این نهاد در برابر انتقادها سعه صدر بیشتری از خود نشان دهد.

​مفتاح با بیان اینکه روز گذشته با حضور در پلیس فتا شیراز به سئوالات پاسخ داده است، گفت: بنده امیدوارم که سپاه از این شکایت صرف نظر کند، چرا که تقابل با رسانه‌ها برای مجموعه‌ای انقلابی مانند سپاه زیبنده نیست و تقابل با سپاه هم برای رسانه‌ای انقلابی مانند شیرازنا صحیح نیست. و ما نباید به دشمن فرصت دهیم تا از این گونه مسائل سوء استفاده کند.

به گزارش مهر، در پی درج خبر برگزاری مراسم تولد مقام معظم رهبری درشیراز توسط سایت شیرازنا ، اکثر سایت‌های خبری در کشور اقدام به درج و پیگیری این خبر کردند. (​​الف، جهان، فردا، ایران​، مشرق‌نیوز، ​رجانیوز، تابناک، پارسینه، ​جوان‌آنلاین​ و …) این موضوع در صدا و سیما نیز انعکاس داشت و در بخش خبری ۲۰:۳۰ (صرفا جهت اطلاع) از این مراسم انتقاد شد.

در پی انتقادات سایت شیرازنا و انعکاس آن در رسانه‌ها، این مراسم از سوی فرمانده سپاه فجر استان فارس لغو شد و برگزارکنندگان آن از مقام معظم رهبری و مردم عذرخواهی کردند. اما همزمان با عذرخواهی، سپاه از سایت منتشرکننده این خبر شکایت کرده است. این درحالی است که نارضایتی رهبری از برگزاری مراسم هایی به نام تولد ایشان بارها در رسانه‌ها منعکس شده است: ایشان در این باره تذکر داده و فرموده اند: «این کار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد؛ برگزارکنندگان، مسئول وقت و عمر و اموالی هستند که در این کار صرف و ضایع می‌شود. من از کسی که برای تولد من جشن می‌گیرد به هیچ وجه متشکر نمی‌شوم و او را مسئول زیان‌های این کار هم می‌شناسم»

منبع: خبرگزاری مهر


پرهیز از بروکراسی سازمانی در بسیج رسانه

دوشنبه 19 نوامبر 2012

به گزارش خبرگزاری فارس مدیرمسئول پایگاه خبری تحلیلی شیرازنا در اولین نشست تشکیلاتی بسیج رسانه فارس گفت: یک تعریف از بسیج مجموعه افراد مومنی است که در راستای آرمان‌های انقلاب، حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری عاشقانه فعالیت می‌کنند و تعریف دیگر برای آن سازمان و رده‌بندی در نظر می‌گیرد.

محمدصالح مفتاح افزود: اگر قبول کنیم که سازمان شدن، عضویت، بررسی میزان فعالیت و رده‌بندی افراد در بسیج ضروری باشد حداقل در بسیج رسانه این ساختار الزام ندارد.

مفتاح ابراز داشت: باید به سمتی برویم که رسانه‌های نوشتاری، پایگاه‌های اطلاع‌رسانی، روزنامه‌های کشوری و محلی و خبرگزاری‌ها همگی در یک راستا، جبهه واحد رسانه‌ای تشکیل دهند.


این دغدغه‌ها را باید چند بار خواند

دوشنبه 16 ژانویه 2012

دغدغه‌های فرهنگی

برای یک کتاب موفقیت بالایی است که هم به دست اهل‌ش برسد و هم از آن به عنوان یک کتاب خوب و به درد بخور یاد شود و هم آن‌چنان جالب باشد که به صورت روزمره هم به آن استناد شود.

از میان این تیپ کتاب‌ها «دغدغه‌های فرهنگی» از آن دست کتاب‌هاست. یعنی هم خوب نوشته شده است و هم خیلی‌هایی که کف ِ میدان فرهنگ ایستاده‌اند آن را خوانده‌اند و هم اثرگذار بوده است و به آن ارجاع می‌شود.

«دغدغه‌های فرهنگی» شرح مزجی یکی از بیانات محوری آیت الله خامنه‌ای در سال ۱۳۷۳ است. شرح مزجی را طلبه‌ها خوب بلدند. یعنی ترکیب کردن شرح و متن. به گونه‌ای که به صورت متن واحد درآید. و حالا چه شرحی بهتر از اینکه با سخنان ِ همان نویسنده سخنان تشریح شود و توضیح داده شود؟و این کاری است سترگ که موسسه جهادی (مرکز صهبا) از عهده آن به خوبی بر آمده است.

* * * * *

این کتاب نه فصل دارد که به موضوعات ختلفی از دیدگاه آیت الله خامنه‌ای در آن موضوعات پرداخته است:

فصل اول: طرح دغدغه

فصل دوم: منشأ انقلاب اسلامی

فصل سوم: فرهنگ و هنر ایران و انقلاب

فصل چهارم: جریان روشنفکر بیمار

فصل پنجم: جریان روشنفکری و انقلاب

فصل ششم: تهدیدات درونی

فصل هفتم: تهدیدات و تهاجمات بیرونی

فصل هشتم: توقع از جبهه فرهنگی

فصل نهم: استنتاج

* * * * *
نگاه تاریخی و دقیق، رویکرد فرهنگی و جریان شناسانه، و تسلط به مفاهیم و موضوعات مختلف فرهنگی از این کتاب جامعیتی را پدید آورده است که این کتاب را به عنوان یک نیاز جدی برای فعالان فرهنگی تبدیل کرده است که رجوع به آن بر هر فرهنگی‌کار واجب است. به قول نویسنده وبلاگ یک سرپناه:

«دغدغه‌های فرهنگی»، از آن دست کتاب‌هایی‌ست که باید خواندشان. باید زیر برخی خطوطشان خط کشید. باید نشست و در مورد برخی تکه‌هایشان مدت‌ها فکر کرد و تأمل کرد و گفت‌وگو کرد. باید از برخی نکاتشان سوی مقصد را یافت و از قِبل برخی تذکرات، به جست‌وجوی راه مقصد برخاست. از آن دست کتاب‌هایی‌ست که باید در فهرست «کتاب‌های قابل هدیه‌دادن به دیگران» قرار دادشان. «دغدغه‌های فرهنگی»، این‌چنین کتابی است» منبع

* * * * *

بخش‌هایی از این کتاب | شرح مختصری از کتاب | از اینجا با تخفیف بخرید


رکن چهارم دموکراسی یا رکن سوم تزویر؟!

شنبه 23 جولای 2011

خبر شنود مکالمات تلفنی و الکترونیکی در انگلیس توسط غول رسانه‌ای نیوزکورپوریشن، موج خبری را باعث شده است. وابستگی رابرت مرداک به لابی صهیونیستی جالب توجه است. نقض حریم خصوصی و مکالمات در دنیای امروز گناهی نیست که به سادگی بخشیده شود. خبرنگاری هم که دست به افشاگری زده بود، به طرز مشکوکی شته شد. وی اذعا می کرد که اطلاعات تکمیلی درباره این جاسوسی در اختیار دارد که فراتر از آن چیزی است که تا کنون در نشریات و روزنامه‌ها آمده است.

سال‌ها سعی شده است تا بگویند رکن چهارم دموکراسی در دنیای مدرن، رسانه‌ها هستند. آنها سعی داشته و دارند که به مخاطبان القا کنند که به دنبال شفافیت هستند و می‌خواهد گردش آزاد اطلاعات را برقرار کنند. حالا این افتضاح را چگونه می‌خواهند توجیه کنند، خدا می‌داند. کلاً رسانه‌های غربی آیا باز هم افسانه «رکن چهارم» را تکرار خواهند کرد؟ به نظر می‌رسد هنوز باید همان سه مثلث زر (اقتصاد) و زور (سیاست) و تزویر (رسانه) را الگوی درست‌تری محسوب کرد، زمانی که آزادترین رسانه ها خود ابزار جاسوسی و دزدی اطلاعات خصوصی هستند.

راستی آقای مرداک! با «فارسی‌وان» چه برنامه‌ای برای ما داری؟


برادران لطفاً کمی حسن ظن!

یکشنبه 15 مه 2011

این جملات را دوباره بخوانید و خود را مخاطب این جملات فرض کنید:

«فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون ارتباطى – که امروز روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز هم بیشتر و گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر میشود – روشى را در پیش گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند براى متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبى نیست؛ این چیز خوبى نیست، دل ما را تاریک میکند، فضاى زندگى ما را ظلمانى میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات… »

و البته شما بهتر از من می‌دانید که این صحبت‌ها در زمان حوادث بعد از انتخابات که سمت و سوی تندی‌ها علیه فتنه‌گران بود گفته شده است. حالا بیائید به این زمان. مائیم و دوستان خودی. آیا این «رحماء بینهم» اینجا بیشتر مصداق نمی‌یابد؟

گناه دل آدم را مکدر می‌کند. من آدم خوبی نیستم که بخواهم از اخلاق بگویم. اما گاهی آدم چیزی را از کسی می‌شنود که انتظارش را ندارد. بیائید این سوء نیت‌ها و بداخلاقی‌ها که گاه منشاء آن یک سوءتفاهم ساده است را کنار بگذاریم. با برادران‌مان برادری کنیم و در گفتن خطاها حسن نیت داشته باشیم. برادران لطفاً کمی حسن ظن!

«فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم میفرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛(۲) وقتى میشنوید که یکى را متهم میکنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟»

————————-
پی‌نوشت: اخلاق اهمیت‌ش از عمل هم بیش‌تر است + فیلم


مدیریت زنانه؛ مدیریت مردانه

دوشنبه 7 مارس 2011

مرضیه وحید دستجردی

مرضیه وحید دستجردی اولین زنی است که در جمهوری اسلامی به مقام وزارت رسیده است

چند روزی است که در مسیر خانه تا دفتر کتاب جوزف نای را با عنوان «رهبری و قدرت هوشمند» می‌خوانم. نکات خوبی درباره قدرت نرم و سخت را توضیح داده است. اما چیزی که بیش از هم فکر من را مشغول کرده است، زنانه شدن مدیریت است. قدرت سخت بیشتر با روحیات مردانه مسانخ است.

پژوهش جنسیتی درباره رهبری نشان دهنده موفقیت فزاینده چیزی است که زمانی یک سبک زنانه رهبری تلقی می‌شد. به زبان کلیشه های جنسیتی، سبک رهبری مردانه مدعیانه، رقابتی، اقتدارگرا و متمرکز بر فرماندهی درباره رفتار دیگران است. سبک زنانه همکارانه، مشارکتی، همیارانه و متمرکز بر پذیرش رفتار پیروان است.

تأکید زیاد بر قدرت نرم و مدیریت آن آینده دیگری را برای شیوه‌های راهبری و رهبری تعیین کرده است که آینده ای زنانه را نوید می‌دهد. باید گفت در دنیای امروز زنان مدیر نشده اند، مدیریت زنانه شده است.


میهمانی افطاری وزیر ارشاد

دوشنبه 6 سپتامبر 2010

محمدصالح مفتاح در افطاری وزیر ارشاد

برای وزیر ارشاد و مشاوران و معاونان درباره فیلترینگ و اینترنت و اینها حرف زدم. اما کو گوش شنوا؟


جلسه با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

علی‌رضا شاطری - محمدمسیح مهدوی - محمدصالح مفتاح

علی‌رضا شاطری - محمدمسیح مهدوی - محمدصالح مفتاح

هفته گذشته به یمن ماه مبارک رمضان، میهمان دکتر حسینی وزیر ارشاد بودیم و به عنوان نمایندگان جوانان و تشکل های دانشجویی دغدغه هایمان را بیان کردیم. بنده هم به عنوان نماینده مجمع وبلاگ نویسان مسلمان صحبت کردم. علیرضا بود و من بودم و سید علی بود و محمد مسیح؛ خبر مختصری را هم خبرگزاری ها منتشر کردند که به نظرم جا دارد که تکمیل شود.

اول از همه هم گلایه کردم که چرا تا کنون چنین ظرفیتی برای دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد فراهم نبوده است و به جایگاه مجمع به عنوان فراگیرترین و قدیمی ترین سمن در حوزه فضای مجازی اشاره کردم و اینکه مشکلات این مجموعه را به مرز تعطیلی کشانده است. باز هم جای شکرش باقی است که دکتر مجتبی سلطانی (مشاور جوان وزیر ارشاد) متکفل این مراسم شده است تا حرف هایمان گفته شود.

سلیقه ای شدن فیلترینگ، نبود متولی و مسئول (کسی که بتواند مورد سئوال قرار بگیرد) برای فضای مجازی در حوزه ایجاب، ترویج نگاه های سلبی درباره اینترنت، توجه نکردن به بخش اینترنت در نمایشگاه رسانه های دیجیتال و البته مناسب نبود وضعیت نمایشگاه رسانه های دیجیتال برای رسانه های مجازی در کنار فروشگاه های فروش نرم افزار و بازی و کارتل های بزرگی چون تبیان و صدا و سیما، آشنا نبودن افراد مسئول فضای مجازی با فضای نت، قانون جامع رسانه ها، نبود راهبرد کلان درباره اینترنت و تداخل فعالیت های سازمان ها در فضای مجازی و اتفاقات آن و چند نکته دیگر اشاره کردم. گفتم که این همه بودجه که دارد سرازیر اینترنت می شود، می تواند انگیزه سوزی کند و به دولتی شدن و وابستگی فعالان نت به دولت بینجامد که خطایی راهبردی است.

اما حیف و دو صد حیف که پاسخی در خور نیافت و همانهایی به عنوان پاسخ ذکر شد که از آن انتقاد داشتیم. باز هم به موضوع نرم افزارها و بازی های رایانه ای اشاره شد که وضعیت شان چنین و چنان است. گفته شد که این همه نمایشگاه رسانه های دیجیتال برگزار می شود و در نهایت هم گفته شد که ما مسئول فیلترینگ نیستیم و ما تنها یک عضو از کارگروه تشخیص مصادیق مجرمانه فضای مجازی هستیم و نسبت به عملکرد شورا پاسخگو نیستیم…

البته وزیر ارشاد خبر خوش تدوین نظام جامع رسانه ای را به جوانان داد و گفت که این امر مراحل نهایی خود را طی می کند.

پی‌نوشت:

محمدمسیح در این باره خوب نوشته است.
– برای سیدعلی که بد نشد؛ دوباره رفت پیگیری کرد و یقه گرفت که آقای رامین مجوز خبرگزاری ما چی شد؟
عکسهای علیرضا شاطری از این مراسم را پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین منتشر کرده است.
– یکی از رفقا می‌گفت از وزیر بپرس با این اوضاع نابسامان فیلترینگ اگه وبلاگ […] که مال پسرتان است فیلتر شود چه می‌کنید. البته من چنین خباثتی نکردم. بذار بدون اسم واقعی بنویسد که خوب هم می‌نویسد. از وقتی باباش وزیر شده فرندفید را ترک کرده و عاقل شده است. 🙂