سه گونه اسلام
چند روزی است که نوشتههای شهید بهشتی، ذهنم را به خود مشغول داشته است. وی در سخنرانی ِ خود با عنوان سهگونه اسلام، گروندگان به نهضتهای مسلکی را به پنج دسته تقسیم میکند:
اول آنها که جستوجوگران راستین حقیقتجویند
دوم ناراضیان از وضع موجود که هر وضعیتی را بهتر از وضع کنونی میشمارند
سوم جاهطلبانی که ناراضیند و رفتار قهرمانانهای را از خود بروز میدهند
چهارم فرصتطلبان که منتظر سفرهی گشودهای هستند
پنجم آدمهای معمولی تابع جهت باد
دنیال این افتادهام که خود و اطرافیان و مدعیان خطوط انقلاب را بر این اساس دستهبندی کنم. حتی سعی کردم میرحسین موسوی را هم در این دستهبندیها پیدا کنم. مثلاً دیدم که موسوی سابقهی انقلابی ندارد، و حتی بالعکس برای عضویت در هیئت علمی دانشگاه، تأئیدیه ساواک را هم دریافت کرده است.
حالا دارم به آثار و نتایج ِ این گروهها فکر میکنم که اینها هرکدام اگر به قدرت برسند، چه خواهند کرد و از کدام اندیشه و هدف برای ادارهی کشور بهره خواهند برد؟
لله
او که عبای سوخته ی امام بود، همه ی این ادوار و ایام رو دیده بود انگار…
با سه گونه اسلامش غربله شدم…