آقای دکتر! وضع من خیلی فاجعه است؟
یک- سیاست جای تمیزی نیست. لااقل جای تمیز خیلی کم دارد. این را میفهمم. اما بعضیها را نمیفهمم که تاکید دارند که ما سیاسی نیستیم یا به طور افراطی از سیاست دوری میکنند. چنان خود را به حاشیه میکشند که مبادا نامی سیاسی از بغل حرفهایشان در بیاید. یا حرفشان در عالم سیاست معنی داشته باشد.
دو- عالم خبر و رسانه را هم خیلی شبیه همان عالم سیاست میدانم؛ اصلا عمدهاش کثیف است، اما اینکه به زور بخواهیم از رسانه و خبر فرار کنیم را نمیفهمم. مگر نه اینکه آگاهی و فکر و مسئولیت از ابعاد ذاتی انسان است؟
سه- دوستی دارم که خیلی فرهنگی است و همه ماهایی را که در سیاست سروگوش میجنبانیم را معمولا تحقیر میکند! اما تحلیلهایش در فضای سیاسی در حد سیاستبازان حرفهای است. یعنی اصلا یک ذره از فرهنگ وام نگرفته است.
چهار- اما من سیاستمدار نیستم. آدم فرهنگی هم نیستم. حقوق خواندهام اما حقوقدان نیستم. فقط دغدغههایی از جنس ارزشها و گفتمان انقلاب اسلامی دارم. بقیه چیزها را هم نمیفهمم!
آقای دکتر! خیلی وضع من فاجعه است؟