بایگانی ماهانه ‌

می‌خواهند ولایت فقیه را به سلطنت تبدیل کنند

جمعه 1 اکتبر 2010

Dastgheib

حجت الاسلام سید علی‌محمد دستغیب که اخیراً مرجع تقلید خوانده شده است، نظرات خود را درباره ولایت فقیه عرضه کرده است. وی می‌گوید: “پس از فوت مرحوم امام امّت(رحمه الله)، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمّدعلی اراکی(قدّس سرّه) تحقّق پیدا کرد و مسأله ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول به این بزرگوار ارجاع شد؛ در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند.”

البته معلوم نیست منظور ایشان درباره اکثر مردم و مراجع تقلید کدام است، اما خب عجیب نیست که کسانی که اکثر مردم بعد از امام را پیرو آیت الله اراکی می‌داند و نه مقام معظم رهبری، حالا هم اکثریت مردم را سبز ببیند و بگوید که رأی اکثریت نادیده گرفته شده است!

این جمله از ایشان را با دقت بخوانید: «ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول، یک امر الهی است و با آرای بشری نمی‌تواند صورت پذیرد؛» یعنی هیچ اعتباری برای نظر مردم در باب ولایت فقیه و صلاحیت و نفوذ حکمش قائل نیست!

سید علی محمد دستغیب گفته است: “حذف شرط مرجعیت از شرایط رهبری که با موافقت آیت الله خمینی انجام گرفت، به معنای جدا کردن مقام رهبری از ولایت مطلقه فقیه بوده است که مرجعیت دینی از شرایط اصلی آن است.” در حالی که حضرت امام (ره) در نامه‌ای که به مجلس خبرگان نوشته بودند، صراحتاً تأکید کرده بودند که «من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط «مرجعیت» لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت مى‌کند. اگر مردم به خبرگان رأى دادند تا مجتهد عادلى را براى رهبرى حکومتشان تعیین کنند، وقتى آنها هم فردى را تعیین کردند تا رهبرى را به عهده بگیرد، قهرى او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولىّ منتخب مردم مى‌شود و حکمش نافذ است.» +

این درحالی است که مجلس خبرگان منتخبان مردم هستند و نماینده افکار مردم و منتخب آنها هستند. یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی هم این بود که جلوی این دست اندازی ها و دیکتاتوری ها گرفته شود و نظر مردم هم در اداره امور ملاحظه شود.

اصلاً نادیده گرفته شدن رای مردم به رهبری آیت الله خامنه‌ای را هم که در نظر نگیریم، اما مقام مرجعیت لااقل نیاز به تعدادی مقلد دارد. لطفاً آیت الله العظمی سید علی محمد دستغیب بفرمایند که آیا مقلد دارند؟ چند تا؟ کلاً مردم چه اهمیتی دارند؟ 🙂

* * * * *

البته بازخوانی صحبت‌های جناب سیدعلی‌محمد در تاریخ سوم خرداد هفتاد و شش (فردای انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری) خالی از لطف نیست:

«معنی ندارد -هم قبل از انتخاب هم بعد از آن- و قبل از این هم معنی نداشت، که دو برادر با هم نزاع بکنند پدر همه یکی است پدر همه حضرت آیت الله خامنه ای است دو برادر که نباید با هم دعوا کنند. اگر ادعای عرفان داریم، حالا بالاخره ادعا هست. آن واقعه را که کسی نمی داند، به موقع خودش هم، سیاست دینی داریم، سیاستمان از عرفانمان جدا نیست.»

«شکر خدا همه خوب و تابع رهبری هستند، یک خط هم بیشتر نیستیم،یک خط هم بیشتر نداریم و آن خط یا حسین است یا حسین یا حسین یا حسین.»

«ما که چیزی نیستیم، اگر کسی از آقای خاتمی حمایت کرد اول به خاطر نظر مقام معظم رهبری بوده است، عمده، نظر مقام معظم رهبری است؛ همه مردم نظر و توجه به رهبر معظم دارند؛ از این به بعد هم همین طور است. آیا مردم رأی داده اند که یک نفر بیاید مقابل مقام معظم رهبری بایستد؟ هیچ وقت این طور نیست؛ اینجا (ایران) تا ایشان (رهبری) یک حرفی می زنند همه تسلیم هستند و واقعاً همه حرف ایشان را قبول می کنند.حتی احیاناً اگر خلاف سلیقه شان هم باشد. یعنی واقعاً این طور مطیع هستند بالاخره رهبر است و حرف ایشان مهم است. این نعمتی است واقعاً. … ملاک سخن، حضرت آیت الله خامنه ای – ایده الله تعالی- است. درست است که میزان رأی ملت است این را هم امام و هم مقام معظم رهبری فرموده اند. اما مردم به این کاندیدها پس از امضای آیت الله خامنه ای رأی دادند.»

«اگر به عنوان رئیس جمهور به کسی رأی می دهند مردم به دهان رهبر معظم نگاه می کنند؛به فرمان و امضای ایشان توجه دارند و نگاه می کنند؛ این یک واقعیت است. یعنی ایشان اگر فرموده بود یک فرد دیگری باشد فلانی نباشد؛ مردم همان راانجام می دادند. مردم مسلمانند و شیعه هستند؛ همه باید بدانند که هم رهبر معظم و هم مردم متدین بیدارند و مردم به خاطر احترام به ولایت رأی می دهند؛ اگر می گویند نه، پس به خاطر چه چیزی است؟ مردم مؤمن و مسلمان به این جهت به آقای خاتمی رأی دادند که ایشان اول رفتند از مقام معظم رهبری اجازه گرفتند.»